سلام هانا جون....خوبي؟

خيلي كار جالبيه.....انتخاب زيبايي بود

موفق باشي عزيزم

ياعلي

سلام

من اصلا از اون روز كه شما گفتيد خيلي هم عجله داستانتون رو بخونم .اگه ميشه برام همين جا بفرست

زيبا

علي الخصوص شعرش

موفق باشي

سلام به دوست خوبم خوشحالم با شما آشنا شدم و ممنون هم از سر زدن و هم از انتقاد قشنگتون من سعي كردم وبلاگم دور از سياست باشه ولي به نظر شما گفتن عقيده انسان واينكه آدم زير بار هر حرف و سخني نره و احساس كنه كه حقي ازش زايل شده و بخواد اين حقو خيلي ساكت و آرام بيان كنه يك جور درجا زدنه نه به نظر من اگر هر حرفي را قبول كني و در برابرهر چيزي ساكت باشي در جا زدنه بازم ازت ممنونم بازم سر بزن پيامو خصوصي ميفرستم دوست داشتي عمومي كن دوست نداشتي خصوصي بمونه

سلام ..........

ممنون كه به كلبه ي دلتنگيهاييم سر زديد خوشحالم كرديد

مهدي جان(عج) .....كسي اگر نداند خدا كه ميداند فقط معطل مايي اگر نمي آيي

سلام ممنون كه بهم سر زديد

خيلي خيلي خوشحال ميشم داستان شما رو بخونم

تقديم شما

سلام دوست عزيز
خيلي ممنون از حضورتون
خوشحالم كه اينجا رو پيدا كردم خيلي دلنشينه...
غزل زيبايي بود...
ميدوني خواهر اون مطلبي رو كه در باره خودتون نوشتين خيلي قابل تامله....كاش بفهميم رسالتمون تو زندگي چيه

سلام هانا

شرمندم به خدا اين چند وقته اصلا به كامپيوترم دست نزده بودم

امروز هم سر سري امدمك