سوز آهم در گلو پنهان شده
ابر چشمم مملو از ياران شده
جمله اسرار پنهاني دل
با نم اشک غمي عريان شده
دل که در آرامش جاويد بود
از نسيم عشق او طوفان شده
اي خدا خود مژده ي وصلي فرست
کاين دلم آشفته از هجران شده