لحظه ديدار چانه ام مي لرزيد چادر گلدار تسبيح فيروزهيک جانمازقامت بستممي خواندم بند بند نماز رايکي يکيرسيد به الله اکبر ، سجودبه خاک افتادنو زمزمه شيرين سبحان ربي الاعلي و بحمده ثانيه شمار مکث کرد معجزه شدجوشش اشکاز سرچشمه ي خشک شده!تمام وجودم مي لرزيد تمام تنم بند بندم مي لرزيدسبحان ربي الاعلي و بحمده اشک آرام آرام پايين مي ريختو تلاطم درونم را مي کاستسبحان ربي الاعلي و بحمدهبه درستي که پاک و منزه است پروردگار بلند مرتبه امو من به ستايش او مشغولم پاک و منزه است وبلند مرتبه و هيچ قدرتي بالاتر از او نيست عطر گل محمدي مي شنوممي لرزممي گريممستاصلم اماپروانه خواهم شد بي شکمن بنده کسي هستم که پاک و منزه است و بلند مرتبه................................................لا تنقطوا من رحمه اللهسلام
احسنت
خيلي خوب نوشتي
باسلام
وبلاگ عماد با مطلب روح جمعي در خدمته
نظر فراموش نشه
www.emaad.parsiblog.com
ياعلي