شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار
دوست داشتم يه جايي باشه تا بشه توش از ادبيات صحبت كرد و مشاعره كرد و شعرهاي خواندني گذاشت .........

پيام‌هاي اتاق

ساعت ویکتوریا
+ مژده اي دل كه مسيحا نفسي مي آيد/كه ز انفاس خوشش بوي كسي مي آيد......به اميد ظهورش
مـــــــــــــــــــن رفتم شيدايي رو نگاه كنم.با اجازتون.يا علي مدد
خدايا دگر جز مرگ هيچ نمي خواهم نمي خواهم نمي خواهم…… من امشب از خودم از عشق از اين دنيا که هيچش اعتباري نيست بيزار
رسم عاشق كشي و شيوه ي شهر آشوبي / جامه اي بود كه بر قامت او دوخته بود
شبر
دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند / گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند
*ابرار*
دل و دين و عقل و هوشم همه را به باد دادي/ ز کدام باده ساقي به من خراب دادي
شبر
يارم چو قدح بدست گيرد/بازار بتان شكست گيرد
*ابرار*
دلش چو ماه شکست و دو نيم شد امّا / نديد سبزي باران معجزاتش را/ حرا شروع رسالت غدير خم پايان/ ادا نمود تمامي واجباتش را
شبر
الحق وجود نقش و نشان دهان تو/موهوم نقطه ايست نه پنهان نه آشكار
شبر
انگار واقعا كسي نيست !!!
*ابرار*
روزى به سنگرها، در آتش و تركش، شوق شهادت بود/ آن روزها رفتند، اما نخواهد رفت از يادمان آتش
شبر
شد سالها كه از سر من رفته بود بخت/از دولت وصال تو باز آمد از درم
*ابرار*
من بي تو در اين ديار خواهم پوسيد/ پاييزم و بي بهار خواهم پوسيد/ چشمي به در و چشم به راهت دارم/ با اين همه انتظار خواهم پوسيد
شبر
دل داده ايم و مهر تو از جان خريده ايم/بر ما جفا و جور فراقت روا مدار
*ابرار*
روزى که جدا کند طلا و مس را/ از شوق، غنى کند دل مفلس را/ اى کاش که زنده بودم و مي ديدم/ شمشير عدالت گل نرگس را
شبر
الا يا ايها ساقي ادر كاسا فناولها / كه يك ساعت و نيم گذشت ز بس افتاد مشكلها :)
*ابرار*
اي پادشه خوبان داد از غم تنهائي/ دل بي تو به جان آمد وقت است که باز آئي
*ابرار*
يا اين دل شكسته ي ما را صبور كن/ يا لا أقل به خاطر زينب ظهور كن
*ابرار*
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت/ به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
*ابرار*
ديده ي عقل مست تو چرخه ي چرخ پست تو/ گوش طرب بدست تو بي تو بسر نمي شود
*ابرار*
دلم سياه شد از اين سياهي دوران/ کمي ز نور شهيدان به سينه تاباندم/ هنوز پاسخ آن اشک را نداده کسي/ چه بوده است گناهم ز جبهه جا ماندم؟
شبر
من و جدا شدن از كوي تو خدا نكند / خدا هر آنچه كند ز توام جدا نكند
*ابرار*
دوش ديدم که ملائک در ميخانه زدند/ گل ادم بسرشتند و به پيمانه زدند
شبر
دل و دين و عقل و هوشم همه را به باد دادي / ز كدام باده ساقي به من خراب دادي
*ابرار*
يا رب آن آهوي مشکين به ختن بازرسان/ وان سهي سرو خرامان به چمن بازرسان
شبر
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست / عاشقي شيوه رندان بلا كش باشد
*ابرار*
در طريقت هر چه پيش سالک ايد خير اوست/بر صراط مستقيم اي دل کسي گمراه نيست
شبر
تا كي به تمناي وصال تو يگانه / اشكم شود از هر مژه چون سيل روانه
*ابرار*
هماي اوج سعادت به دام ما افتد/اگر ترا گذري بر مقام ما افتد
شبر
داني كه را سزد صفت پاكي / آن كو وجود پاك نيالايد
*ابرار*
دل صنوبريم زين هواي مه آلود/ نه از فراق که از انتظار مي گيرد
شبر
در قيامت كه سر ز خاك لحد برگيرم / داغ سوداي توام سر سويدا باشد
*ابرار*
دعا مي کنم مردخورشيد پيکر/ از آتشفشان هاي ايران بيايد
شبر
دل و دين و عقل و هوشم همه را به باد دادي / ز كدام باده ساقي به من خراب دادي
*ابرار*
يک صبح قشنگ بي خبر مي آيد/ آن مرد بزرگ از سفر مي آيد/ وقتي همه ي منتظرا نش خوابند/ با سيصد و سيزده نفر مي آيد
شبر
دلا چون صبح دم صادق نبودي / براي پر زدن لايق نبودي
*ابرار*
يا ايهاالعزيز دلم مبتلايتان/ دارد دوباره اين دل تنگم هوايتان/ از حال ما اگر که بپرسي ملال نيست/ جز دوري شما و فراق صدايتان
شبر
نيست بر لوح دلم جز الف قامت دوست / چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم
*ابرار*
مستيم ولي مست مي موعوديم/ هستيم چنين و از ازل هم بوديم/ ما را چو عدو مور شمارد غم نيست/ ما وارث مُلک وَلَد داووديم
شبر
ميان ماه من تا ماه گردون / تفاوت از زمين تا آسمان است
*ابرار*
تو مثل بابايت علي غمهاي خود را/ با چاه نجوا ميکني مثل هميشه/ تو مثل زهرا مادرت از بس که خوبي/ با ما مدارا ميکني مثل هميشه
شبر
همچو صبحم يك نفس باقيست بي ديدار تو / چهره بنما دلبرا تا جان بر افشانم چو شمع
*ابرار*
عشق را عاقبت کار پشيماني نيست/ اين چه عشقي است که آورده پشيماني‌ها/ اين چه شمعي است که عالم همه پروانه اوست/ اين چه پروانه که کرده است پر‌افشاني‌ها
شبر
اي كه گفتي از غمت دردم مداوا ميكني / من كه مردم تا به كي امروز و فردا ميكني
*ابرار*
يک روز نسيم خوش خبر مي آيد / بس مژده به هر کوي و گذر مي آيد/ عطر گل عشق در فضا مي پيچد / مي آيي و انتظار سر مي آيد
شبر
دريغ مدت عمرم كه بر اميد وصال / بسر رسيد و نيامد بسر زمان فراق
*ابرار*
قدر مجموعه ي گل مرغ سحر داند و بس/که نه هر کو ورقي خواند معاني دانست
شبر
تا كي به تمناي وصال تو يگانه / اشكم شود از هر مژه چون سيل روانه
*ابرار*
هر دم از روي تو نقشي زندم راه خيال / با كه گويم كه در اين پرده چه ها ميبينم
شبر
من مست مي عشقم هوشيار نخواهم شد / وز خواب خوش مستي بيدار نخواهم شد
*ابرار*
در سينه ي من بهار مى بايد و نيست/ با شوق مرا شرار مى بايد و نيست/ تا صبح ظهور حضرت صاحب امر/ در چشم من انتظار مى بايد و نيست
شبر
ترسم كه شود دير ولي باز نيايي / و شوم در غم تو پير ولي باز نيايي (كار داخله)
*ابرار*
يا رب نکند چشم ز ما بردارد/ گر يار ز ما دور شود نابوديم/ آدينه ز تقويم همه حذف شده است/ از بس همگي در پي بيع و سوديم
شبر
مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاك / چند روزي قفسي ساخته اند از بدنم
*ابرار*
مابين خودي غير خودي جنگ شده/ انگار که قلب آدم از سنگ شده/ خيلي دلمان گرفته از دوري تان/ آقا! دلمان برايتان تنگ شده
شبر
اين چه اتاقيه ديگه چرا نورش اينقدر كمه من اصلا ميرم يه اتاق ديگه (آيكون يه شاعر كه كم اورده)
*ابرار*
هرکس قدمي بهر خدا بر دارد/ آينه ي سينه اش جلا بر دارد/ من معتقدم يوسف زهرا آيد/ گر فاطمه دستي به دعا بر دارد
*ابرار*
حدود 23 ساعت بعد........................
*ابرار*
24 ساعت قبل
*ابرار*
25 ساعت بعد
*ابرار*
26 ساعت قبل
*ابرار*
27 ساعت بعد
*ابرار*
28 ساعت بعد
*ابرار*
29ساعت پيش
*ابرار*
ممنون سر کار خانم سيده هانا... علي رغم ميلم اتاق رو تا موقعي که ان شا ءالله فعال بشه ترک ميکنم..لطفا بهم اطلاع بديد...التماس دعا.. يا حق
ساعت ویکتوریا
گروه م ش ا ع ر ه
vertical_align_top